نویسنده : سرباز ولايت
پنج شنبه 26 اسفند 1395
به یاد تمامی مادران شهدا
به گزارش قرارگاه فرهنگی سبکبالان عاشق
عکس اول را در آورد: این پسر اولم محسن است!
عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن: این پسر دومم محمد است، دوسال با محسن تفاوت سنی داشت!
عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ رفت بگوید این پسر سوم...
سرش را بالا آورد، دید شانه های امام(ره) دارد می لرزد...
امام(ره) گریه اش گرفته بود…
فوری عکس ها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت: چهارتا پسر دادم که اشکتو نبینم...
:: موضوعات مرتبط:
خاطرات شهدا ,
,
:: برچسبها:
شهدا ,
متن زیبا در مورد شهدا ,
متن شهدایی ,
شهید ,
متن ,
متن در مورد شهدا ,
متن شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 650
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
چهار شنبه 27 خرداد 1394
یه روز که دوستانش داشتن توی نی زارها دنبال پیکر شهدا میگشتن ، مشاهده میکنن که یه جمجمه روی یکی از نی ها هست ، یعنی نی رشد کرده و جمجمه رو باخودش بالا آورده ...! متوجه میشن که حتما زیر نی باید پیکر یکی از شهدا باشه ، وقتی پیکر رو پیدا می کنن توی وصیت نامه این شهید بزرگوار جمله ای نوشته بود و اون جمله این بود: « دوست دارم مثل امام حسین(ع) سرم روی نی رود...»
:: برچسبها:
شعر ,
منش ,
شهدا]شهادت ,
متن ,
متن شهدا ,
متن درباره شهدا ,
سبکبالان عاشق ,
:: بازدید از این مطلب : 339
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
سه شنبه 26 خرداد 1394
دیشب از چشمم بسیجی میچکید از تمام شب «دوعیجی» میچکید باز باران شهیدان بود و من باز شب های «مریوان» بود و من
:: برچسبها:
شعر ,
منش ,
شهدا]شهادت ,
متن ,
متن شهدا ,
متن درباره شهدا ,
سبکبالان عاشق ,
خمپاره ,
جنگ ,
دفاع مقدس ,
شهدا ,
شهادت ,
ایثار ,
جوانمردانگی ,
:: بازدید از این مطلب : 392
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
یک شنبه 24 خرداد 1394
چقدر از منش این شهدا دور شدیم
آنقدر خیره به دنیا شده و کور شدیم
معذرت از همه خوبان و همه همرزمان
ما برای شهدا وصله ی ناجور شدیم
شهدا در همه جا فاتح اصلی بودن
عجب اینجاست که ما این همه مغرور شدیم
شکر ، با سابقه ی دوستیِ با شهدا
ما عزیز دل مردم شده مشهور شدیم
و از آن برکت خون شهدامان حالا
ما مدیر کل و مسئول شده مسرور شدیم
و اگر حرفی خلاف شهدامان گفتیم
یحتمل مصلحتی بوده مجبور شدیم
پرکشیدن چه مستانه و رفتند و ما
در میان قفس نفس چه محصور شدیم
:: موضوعات مرتبط:
دل نوشته ,
,
:: برچسبها:
شعر ,
منش ,
شهدا ,
شهادت ,
متن ,
متن شهدا ,
متن درباره شهدا ,
سبکبالان عاشق ,
,
:: بازدید از این مطلب : 548
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
شنبه 23 خرداد 1394
دیگر نمی خواهم زنده بمانم،
من محتاح نیست شدنم،
من محتاج تو هستم خدایا!
بگو ببارد باران..
کویر شوره زار قلبم سال هاست،
که سترون مانده است،
من دیگر طاقت دوری از باران را ندارم،
خدایا دوست دارم تنها بیایم،
دوست دارم گمنام گمنام بیایم،
دور از هر هویتی.
خدایا! اگر بگویی لیاقت نداری،
خواهم گفت: لیاقت کدام یک از الطاف تو را داشته ام؟
خدایا! دوست دارم سوختن را،
فنا شدن را،
از همه جا جاری شدن را،
به سوی کمال انقطاع روان شدن را...
:: موضوعات مرتبط:
دل نوشته ,
,
:: برچسبها:
پرواز ,
پرواز شهدا ,
شهدا ,
شعر در مورد شهدا ,
دل نوشته ,
متن زيبا در مورد شهيد ,
متن شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 350
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.